آشنایی با مدیریت ریسک
کلیه سازمانها، شرکتها، نهادها و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، خصوصی و یا عمومی، دولتی و یا غیر دولتی در هر سطح از عملکرد و در هر زمان و مکان با دامنهای از ریسکها و فرصتها که ممکن است بطور مثبت و یا منفی بر کارکرد آنها و دستیابی به اهدافشان تاثیر بگذارند، مواجه هستند. شواهد موجود نیز نشان میدهند که تحولات عمده در محيط کسب و کار مثل جهاني شدن کسب و کار و سرعت بالاي تغييرات در فناوري، باعث افزايش رقابت و دشواري مديريت در سازمانها گرديده و ریسکهای پیشروی هر فعالیت را افزایش داده است. میزان اهمیت این ریسکها برای همه سازمانها یکسان نیست و عوامل درونی ( مانند نوع فعالیت، اندازه، منابع مالی، شهرت و وجهه، ساختار سازمانی و ...) و عوامل بیرونی (مانند وضعیت اقتصاد کلان کشور، قوانین و مقررات، نرخهای سود و ارز، تحولات اقتصادی و اجتماعی، کیفیت زیرساختهای جامعه و همچنین مخاطرات طبیعی) زیادی بر میزان این اهمیت تاثیر میگذارند. سازمان¬ها در ابعاد مختلف با عوامل تأثیرگذار درونی و بیرونی مواجه می¬شوند که موجب تردید و عدم اطمینان در دستیابی به اهداف و مقاصد کسب و کار آن¬ها می¬گردد. این عدم اطمینان از دو جنبه می¬تواند دستیابی به اهداف را تحت تأثیر قرار دهد. جنبه مثبت، فرصت¬های پیش روی سازمان (Upsides) و جنبه منفی ریسک¬های پیش روی سازمان (Downsides) می¬باشند. در این شرایط آنچه کاما واضح و آشکار است آنکه نمیتوان مدل یکسان و واحدی از مدیریت ریسک و بحران را که بتواند توسط همه سازمانها بکار گرفته شود، تصور نمود.
در محيط کسب و کار امروز، مديريت و کارکنان ميبايست توانايي برخورد با روابط دروني و وابستگيهاي مبهم و بغرنج ميان فناوري، دادهها، وظايف، فعاليتها، فرايندها و افراد را دارا باشند. در چنين محيطهاي پيچيدهاي، سازمانها نيازمند مديراني هستند که اين پيچيدگيهاي ذاتي را در زمان تصميمگيريهاي مهمشان لحاظ و تفکيک كنند. مديريت ريسک مؤثر که بر مبناي يک اصول مفهومي معتبر قرار دارد، بخش مهمي از اين فرايند تصميمگيري را تشکيل ميدهد.
در اقتصادهای توسعه یافته اهمیت و نقش شناسایی و مدیریت در تحقق اهداف سازمانی به خوبی شناخته شده و به درستی از دستاوردهای آن بهره گرفته میشود. درحالیکه در بیشتر کشورهای در حال توسعه این شناخت هنوز بدست نیامده است و به رغم خسارتهای چشمگیر که در نتیجه عدم شناسایی ریسک و کنترل آن بر اموال و داراییها، امکانات و نیروی انسانی این جامعه وارد آمده است، کوششهای درخور توجهی در جهت کمینه کردن خسارتها و زیانهای یاد شده و تامین مالی مناسب برای جبران آنها انجام نشده است، واقعیتی که کم و بیش در مورد ایران نیز صادق است. اکنون موسسههای اقتصادی و تجاری در ایران از رشد نسبتاً بالایی برخوردارند و ارزشهای اقتصادی بسیاری در هر یک از آنها به صورتی روز افزون متمرکز میشود. از دیدگاه مدیریت ریسک نیز همزمان با تمرکز ارزشهای اقتصادی، خطرها و احتمال خسارتهای فاجعهآمیز در گرداگرد این فعالیتها شکل میگیرد.
www.vatana.ir/pages.aspx